به گزارش سینماپرس، وزارت ارشاد نه میخواهد مسئولیتهای سابق خود در حوزه صوت و تصویر فراگیر را کنار بگذارد و نه خودش را چندان با ساترا و «الماس» درگیر کند؛ سیاستی که صدای اعتراض صنف ویاودی را درآورده است.
روز گذشته، صنف ویاودی، نامهای سرگشاده به رئیسجمهور و رئیس شورای عالی فضای مجازی نوشت و در آن از وضعیت فعلی حاکم بر فعالیت این صنف گلایه کرد. مهمترین بخش این گلایهها به نبود متولی مشخص در حوزه ویاودیها بازمیگردد. در کنار وزارت ارشاد و ساترا، این روزها با تشکیل نمایهای با عنوان «الماس» عملاً سهگانه موازیکاری ایجاد شده است.
«الماس» نام شورایی است که در ماههای پایانی ریاست علیعسگری زیر نظر رئیس رسانه ملی تشکیل شده و شامل چند چهره از جمله مدیران سابق تلویزیون است که قرار است مجوزهای ساخت مجموعههای نمایشی برای پخش در ویاودیها را صادر کنند. این شورا پیش از این قرار بود تحت مدیریت ساترا فعالیت کند، ولی این روزها کاملاً مستقل از ساترا در حال فعالیت است و فقط خود را موظف به پاسخگویی به رئیس سازمان صداوسیما میداند. در این میان الماس میخواهد نقش متولی صدور مجوز ساخت را داشته باشد و ساترا خود را مسئول صدور پروانه نمایش میداند. این مسئولیتها تا پیش از این بر عهده وزارت ارشاد و سازمان سینمایی بود و هیچگاه این وزارتخانه آن را به صورت رسمی واگذار نکرده است. در واقع سازمان سینمایی در دوران ریاست انتظامی واکنشی به این موضوع نشان نداد و مدعی ارائه مجوزها نشد.
۳ متولی یا ۳ عامل سردرگمی!
سهگانه متولیان و مدعیان نظارت بر شبکه نمایش خانگی و تولیدات صوت و تصویر فراگیر در فضای مجازی که هر کدام ادله و ادعاهایی برای اثبات حقانیت خود دارند، باعث شد تا فعالان بخش خصوصی در یک سردرگمی خاص قرار گیرند. این سردرگمی زمانی بیشتر میشود که وزارت ارشاد جدید، تلاش دارد حداقل در ظاهر هم که شده خود را مسئول رسمی و متولی قانونی شبکه نمایش خانگی معرفی کند، همان طور که در حکم انتصاب رئیس سازمان سینمایی نیز اشاره شده است، وزیر ارشاد رئیس سازمان را موظف کرده است شبکه نمایش خانگی را ساماندهی کند.
انتشار نامه روز گذشته صنف ویاودی به رئیس شورای عالی فضای مجازی، میتواند در راستای تعیین تکلیف وزارت ارشاد باشد که یا مسئولیت قبلی را محکم ادامه دهد یا از این وضعیت فعلی خود را خارج کند.
ارشاد باید تکلیف خودش را مشخص کند
در نامه هیئت مدیره انجمن صنفی شرکتهای ویدئویی آنلاین به دکتر ابراهیم رئیسی آمده است: «در طی چند سال اخیر و متأسفانه بر مبنای درک ناصحیح از اداره این پدیده نوظهور که به سرعت در مسیر رشد قرار گرفته یک دعوای بیشتر سیاسی و کمی هم فرهنگی بر سر تصاحب صدور مجوز فعالیت پلتفرمهای نمایش خانگی و محصولات آنها نیز شکل گرفته است. پلتفرمها نیز سردرگم بین اظهارنظرهای عجیب نهادهای دولتی و حاکمیتی روزهای بسیار سختی را میگذرانند. دو نهادی که هرکدام به دلیلی خود را متولی امر دانسته یا میدانند یعنی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و سازمان صداوسیما با سوابق رویارویی در طول چند دهه، این بار عرصه جدیدی برای هماوردی یافتند، غافل از اینکه سرمایه و نیروی انسانی که عمدتاً جوان هستند، تابآوری این حجم از نادیده گرفته شدن و اختلافات سیاسی را نداشته و نیازمند توجه بیش از پیش نهادهای متولی صنعت نمایش بر خط است. ما همواره به تنظیمگری در این عرصه اعتقاد داشته و داریم و آن را برای خود و کشور نیز سودمند میدانیم. اما محدودیتها و رفتارهای اعمال شده یک سال اخیر توسط صدا و سیما، چنان فضای کسب و کار و فعالیت پلتفرمها را مخدوش و با تنش مواجه کرده است که در خوشبینانهترین حالت دیگر امکان اعتماد به گفتار، اقوال و تصمیمات مجموعههای ذیربط برای رونق و حمایت از پلتفرمهای ویاودی را نمیتوان باور کرد.
این در حالی است که نهاد تنظیمگر که اصالتاً باید بیطرف باشد، به دنبال بسط اقتدار خود در این عرصه است و هم اکنون به عنوان رقیبی که از قضا خود را تنظیمگر هم میداند، اوضاع را بسیار پیچیده کرده است. در همین میان در واپسین روزهای مدیریت رئیس پیشین صدا و سیما علاوه بر حضور چند نهاد تنظیمگر، شوراهای جدیدی نیز راهاندازی شد که این شوراها نیز وظیفه نظارت بیشتر بر تولیدات پلتفرمها و اعطای مجوز تولید به آنها را عهدهدار شده است.»
در بخش دیگری از این نامه سرگشاده با انتقاد از وزارت ارشاد آمده است: «بیشک جذب سلایق متنوع و متکثر ملت ایران در سپهر فیلم، سریال و سرگرمی در گرو قبول و احترام به سلایق گوناگون و با رویکرد حاکمیت قوانین موضوعه، میسر و ممکن است که این امر با توجه به تولیدات باکیفیت و عرضه باکیفیت آن در پلتفرمهای ویاودی توانسته است میزان قابل توجهی از مخاطبان شبکههای ماهوارهای را بکاهد و مردم را به محتوای فرهنگی و هنری کشور و تماشای آن از پلتفرمهای داخلی سوق دهد. از طرفی مدیران وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی هم سیاست «یکی به نعل یکی به میخ» را پیشه کردند، نه در هیبت متولی ظاهر شدند و نه آن را کاملاً رها کردند و روز به روز از وظیفه ذاتی خود فاصله گرفتند و اساساً متوجه دوره جدیدی که عرصه صوت و تصویر در جهان وارد آن شده است، نشدند و در قالب قدیمی خود ماندند.»
فعالان صنف ویاودی که اغلب فعالان بخش خصوصی هستند، از رئیسجمهور و رئیس شورای عالی فضای مجازی خواستهاند به هرج و مرج فعلی در نظارت بر فضای ویاودیها خاتمه داده شود.
به نظر میرسد با رشد سریع این بخش و سرازیر شدن سرمایههای تولید در سینما به سوی شبکه نمایش خانگی، در سالهای آینده بزرگترین چالش مدیریت فرهنگی در این حوزه خواهد بود و دولت باید مشخص کند که آیا میخواهد متولی این فضا باشد یا با یک عقبنشینی کامل، صداوسیما را به عنوان یک رقیب وارد میدان کند؛ اتفاقی که اکنون با حضور «ساترا» و «الماس» جنبه عملی پیدا کرده است.
از سوی دیگر، رئیس جدید سازمان صداوسیما هنوز موضعی در خصوص به دست گرفتن اختیار نظارت بر ویاودیها نداشته است. قطعاً هر گونه تصمیمگیری پیمان جبلی در این حوزه میتواند به روشن شدن سرنوشت فعالیت ساترا و شورای «الماس» کمک و زاویه بین دولت و صداوسیما را در حوزه ویاودیها معلوم کند.
*جوان
ارسال نظر